نگارنگار، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

فسقلی مامانی و بابایی

سلام باباییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خودم

از امروز منم برات تو وبلاگی که مامانت واست درست کرده می نویسم . ا مشب با مامانت نشستیم سر انتخاب اسمت یه مسابقه را انداختیم و به اسمهایی که دوست داشتیم امتیاز دادیم و اسمای نگار و صبا تا حالا بیشترین امتیاز و گرفتن. ولی انشاءا.. تا 1.5 ماه دیگه که صورت قشنگتو ببینیم صبر می کنیم تا خودتم بیای و اسماتو صدات کنیم و ببینیم به کدومش عکس العمل نشون می دی. در ضمن اسمایی که امشب نوشتیم و امتیاز دادیم رو هم می نویسم: ( امتیازها بین 5-1 ) نگار 5 ساناز 4.5 صبا 4.5 فرناز 4.5 مهرناز 4 کیانا 4 ارغوان 3.5 صنم 3.5 قربون بابایی خوشگلم بشششششششششششششششششششششششششششم :-X ...
25 مرداد 1391

هفته 31

سلام عزیزمامان! کوچولوی کچل من..... چه خبراز اون طرفا؟ نمیدونی مامان چقدر  بی تاب دیدنت شده عزیزم! جنب وجوشت رو هر روز احساس میکنم. خیلی خوشحالم  میکنه، ادامه بده فسقل من. هرچقدر دوست داری وول وول بخور مامانی. راستی! اتاقت کم کم داره روبراه میشه. :) چند تا عکس از لباسات و وسایلت گرفتم  که می گذارم. هرچند بیشتر لباسای پسرونه داری الان! :) خوب تقصیر خودته  عزیزم. اما قول میدم بهت چند روز دیگه برم برات پیرهنای خوشگل هم بخرم.  بلوز دامن، کفش های پاپیون دار خوشمل! ! :) تو فقط نگران هیچی نباش. مامان حواسش به همه چی هست. حساب همه چی رم داره. شما فقط مواظب سلامتی خودت باش دخترم. بی صبرانه منتظر...
18 مرداد 1391
1